معنی لغات درس دوم کوچ پرستو ها فارسی چهارم
ردیف کلمه معنی
1 عهده مسئولیت / وظیفه
2 دلنشین جذاب / زیبا و قشنگ
3 لطیف ملایم / نرم
4 پیشین قبلی / گذشته
5 پی در پی پشت سرهم / پیوسته
6 شگفتی تعجب / حیرت
7 کوچ مهاجرت / از جایی به جایی رفتن
8 نهاده است قرار داده است
9 معتدل آب و هوایی که نه سرد باشد نه گرم
10 جامه لباس
11 پیمودن طی کردن / پشت سر گذاشتن
12 لطف محبّت / مهربانی
13 جست جهید / پرید
14 جنب و جوش تلاش و فعالیت بسیار
15 آسودگی آرامش
16 ناچار مجبور / ناگزیر
17 دشواری سختی
منتظر چشم به راه
19 اوایل آغاز
20 بیایند پیدا کنند
21 برمی خیزیم بلند می شویم
22 نشان علامت / نشانه
23 باز می یابد دوباره پیدا می کند
24 سپری شدن گذشتن
25 کمیاب آنچه کم است / چیزی که دسترسی به آن راحت نیست
26 نیرومند قوی / دارای زور و قدرت
27 راه یابی پیدا کردن مسیر
28 باعث علت / سبب
29 بی پروا نترس / شجاع / بی باک
30 هیجان شور و شوق
31 راه و رسم روش
32 اعتراض کرد ایراد گرفت
33 لازم واجب
34 شگفت زده متعجب
35 اصلا ابدا، به هیچ وجه
36 به خاطر برای
37 اوقات زمان ها / وقت ها
38 برخاست بلند شد
39 می ربایند می ند / با سرعت می گیرند
40 همتا مانند / شبیه
41 جفت زوج / دوتا
42 التماس کنان اصرار کنان
43 طفل کودک / بچه
44 فرصت زمان
45 قوی پیکر نیرومند
46 نخستین اولین
47 بکوشند تلاش کنند
48 به عهده میگیرند مسولیت قبول می کند
49 فراهم میاورد تهیه می کند
کلمات هم خانواده درس دوم کوچ پرستو ها فارسی چهارم
ردیف کلمه هم خانواده
1 لطیف لطف / لطافت / ملاطفت
2 تعهد عهد / عهده
3 معتدل اعتدال / عدل
4 معلوم عالم / علم / معلم
5 جمع جامع / مجموع / جماعت
6 مشغول شغل / شاغل
7 طولانی طول / طویل
8 سفر مسافر / مسافرت
9 خراب تخریب / مخرب / خرابه
10 تعجب عجیب / عجب
11 ضعیف ضعف / مستضعف
12 عشق عاشق / معشوق
13 اعتراض معترض
14 موقع موقعیت / مواقع
15 مهم اهمیت
16 غرور مغرور
17 اوقات وقت
لرز لرزش
غذا تغذیه
متضاد کلمات درس دوم کوچ پرستو ها فارسی چهارم
ردیف کلمه متضاد
1 اوایل اواخر
2 دور نزدیک
3 دراز کوتاه
4 جوان پیر
5 آغاز پایان
6 کمیاب زیاد
7 طولانی کوتاه
8 دانا نادان
9 دشواری راحتی / آسانی
10 قوی ضعیف
11 غمگین خوشحال
12 سوال پاسخ / جواب
13 دوست دشمن
14 بالا پایین
15 آهسته سریع / تند
16 نو کهنه
معنی کلمات درس دوم فارسی چهارم + هم خانواده و مخالف
فارسی ,پیدا ,کلمه ,چهارمردیف ,پرستو ,چهارمردیف کلمه ,فارسی چهارمردیف